چگونه یک بخش مقدمه خوب بنویسیم



یک قیف سه مرحله‌ای که توضیح می‌دهد چگونه مقدمه خواننده را از خلاصه به سمت خاص هدایت می‌کند.  در مرحله اول باید سوالی که باید به آن پاسخ داده شود بیان شود.  مرحله دوم باید عمیق‌تر به این سؤال بپردازد و مرحله نهایی باید آنچه را که قبلاً شناخته شده است با آنچه در این مطالعه بررسی می‌شود مرتبط کند.

مقدمه با توضیحات گسترده شروع می شود و به تدریج به سمت موضوعات خاص تر حرکت می کند و خواننده را راهنمایی می کند که چرا مطالعه انجام شده است و چرا یافته های آن قابل توجه است.

دانشمند

اولین برداشت مهم است. دانشمندان باید کار خود را در دریایی از دیگران برجسته کنند. با این حال، بسیاری به اشتباه بر این باورند که برداشت های اولیه تنها بر اساس عناوین و خلاصه ها شکل می گیرد. در واقع، بخش مقدمه برای ایجاد تأثیر واقعی بر روی مخاطبان بسیار مهم است. مقدمه جایی است که نویسندگان موضوع تحقیق خود را طرح می کنند و تحقیق خود را شرح می دهند. این جایی است که آنها اطلاعات زمینه ای را ارائه می دهند و سبک نوشتن و استدلال خود را نشان می دهند. به همین دلایل، مقدمه بیش از آنچه تشریفات و سختگیری عنوان و چکیده توان آن را داشته باشد، مخاطب را درگیر می کند. برای استفاده از یک تشبیه ماهیگیری: اگر عنوان و چکیده به عنوان قلاب و طعمه عمل می کنند، پس مقدمه فرآیند چرخاندن ماهی در قایق است.

معرفی خوب راهنماهای مهمی هستند

برخلاف محدودیت هایی که در عنوان و چکیده وجود دارد، مقدمه اولین فرصت واقعی برای محقق است تا با مخاطبان خود درگیر شود و علایق و انگیزه های خود را برای تحقیق مورد نظر نشان دهد و منتقل کند. این فرصت تا حدودی یک شمشیر دولبه است. وقتی نوبت به پروژه ها و زمینه هایشان می رسد، نویسندگان پژوهش ناگزیر از دانش و تجربه فراوانی برخوردار هستند. با این حال، آنها باید به خاطر داشته باشند که مخاطب لزوماً این اطلاعات اولیه را ندارد و آنها فقط برای مدت زمان محدودی با مخاطبان خود درگیر هستند. علیرغم تمایل به نوشتن با هیجان در مورد تمام جنبه های مختلف و پیچیدگی های پروژه، بسیار مهم است که نویسندگان مقدمه خود را ساده و منظم نگه دارند.

بنابراین، مقدمه باید از یک دامنه وسیع به یک تمرکز محدود در حالی که مخاطب مطالعه می کند، حرکت کند. نویسنده باید با تمرکز بر موضوعاتی که مستقیماً با آنچه در تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، خواننده را در این سفر راهنمایی کند. یک واقعیت کلی که در ابتدا معرفی شد باید با یک واقعیت خاص تر در همان خط فکری مرتبط یا ترکیب شود، و در نهایت منجر به این شود که چگونه این اطلاعات به انگیزه خود مطالعه منجر شده است. این حیاتی است که در مورد چیزهایی که بیش از حد باطنی هستند صحبت نکنید. مخاطب سردرگم مخاطبی است که تمایل دارد ادامه مطلب را نخواند.

به کارگیری اصول کلی در موضوعات شناخته شده و خاص

نویسندگان می‌توانند این اصول را برای دست‌نوشته‌های تخصصی‌تر به‌جای آسیب‌شناسی شناخته‌شده، بر یک موجودیت واحد اعمال کنند. مثال زیر را از a در نظر بگیرید نسخه خطی توسط تیم تحقیقاتی زیست شناس سلولی لوئیس آر. کروز-ورا در دانشگاه آلاباما در هانتسویل، منتشر شده در مجله شیمی بیولوژیکی.1

در اینجا آنها پاراگراف آغازین مقدمه خود را به چهار بخش جداگانه تقسیم می کنند. اول، آنها توضیح می دهند که پپتیدهای مهارکننده ریبوزوم (RAP) چیست و چه کاری انجام می دهند.

پپتیدهای مهارکننده ریبوزوم (RAPs) پلی پپتیدهای نوپایی هستند که در سیس روی ریبوزوم ترجمه کننده برای کنترل بیان ژن با القای توقف ریبوزوم در طول طولانی شدن یا خاتمه ترجمه عمل می کنند. RAP ها معمولاً نیروهای خارجی یا ترکیبات با وزن مولکولی کم را در محیط حس می کنند که از نظر مکانی و زمانی به بیان ژن کمک می کنند.

سپس دو نوع مختلف RAP را معرفی می کنند.

RAPهایی مانند SecM که نیروهای خارجی روی ریبوزوم را حس می کنند، معمولاً بزرگ هستند، زیرا این پپتیدهای نوپا حوزه ای دارند که خارج از ریبوزوم عمل می کنند. در مقابل، آنهایی که مولکول های کوچک داخل ریبوزوم را حس می کنند، مانند TnaC، کوچکتر هستند.

آنها نحوه عملکرد هر نوع را از طریق مکانیسم متفاوتی شرح می دهند.

به طور معمول، RAP های بزرگتر با عوامل سلولی که می توانند ظرفیت آنها را برای حفظ ریبوزوم ها کنترل کنند، تعامل دارند. با توجه به اندازه و نزدیکی آنها به اجزای ریبوزومی، RAPهای بزرگ به وضوح دو حوزه ساختاری، یک حوزه حسگر و یک حوزه دستگیری را نشان می دهند. در زمان دستگیری برای RAPهای بزرگ، حوزه سنجش در خارج از تونل خروجی ریبوزوم قرار دارد، در حالی که دامنه دستگیر کننده در داخل تونل باقی می ماند. RAP های کوتاهی که در حال حاضر مشخص می شوند با ترکیباتی که حس می کنند با استفاده از تونل خروجی ریبوزوم به عنوان یک سطح اتصال، تعامل دارند. برای این RAPهای کوتاه، باقیمانده‌های اسید آمینه حفاظت‌شده برای القای توقف یا با اتصال مستقیم مولکول مؤثر یا با عمل در مرکز پپتیدیل-ترانسفراز (PTC) در طول توقف ریبوزوم مورد نیاز بودند.

در نهایت، آنها با برجسته کردن شکاف در دانش در مورد نحوه عملکرد RAPهای کوچک نسبت به آنچه قبلاً در مورد RAPهای بزرگ شناخته شده است، نتیجه گیری می کنند.

با این حال، از آنجایی که اندازه RAP های کوتاه فقط از چند تا چند ده اسید آمینه متفاوت است، مانند مورد TnaC، مشخص نیست که آیا RAP های کوتاه از دو حوزه حسگر و مسدود کننده مستقل تشکیل شده اند، همانطور که برای RAP های بزرگتر مشاهده شد. .

به این ترتیب، نویسندگان یک انتقال طبیعی از «چرا این موضوع مهم است» به «آنچه درباره این موضوع شناخته شده است» انجام می‌دهند و زمینه را برای «آنچه درباره این موضوع ناشناخته است و چرا باید مورد مطالعه قرار گیرد» آماده می‌کنند.

انتقال تدریجی از پهن به باریک

این اصول را می توان بیشتر به بخش مقدماتی به عنوان یک کل منتقل کرد. پاراگراف اول باید به عنوان مقدمه ای برای زمینه و موضوع باشد. پاراگراف (های) میانی توضیح و جزئیاتی را در مورد آنچه شناخته شده و ناشناخته است و آنچه قبلاً انجام شده و باقی مانده است ارائه می دهد و پاراگراف پایانی مطالعه و یافته های اصلی آن را تشریح می کند و انتقالی به مواد و روش ها یا بخش نتایج

به عنوان مثال، این کار توسط گروه انکولوژیست پرتوی اریک دویچ در دانشگاه پاریس-ساکلی، منتشر شده که در PLoS One،2 با توضیح مختصر یک مشکل علمی آغاز می شود:تهدید توزیع گسترده ایزوتوپ های رادیواکتیو در مناطق پرجمعیت که تأثیر نامطلوبی بر سلامت انسان خواهد داشت، به طور چشمگیری افزایش یافته است.” سپس فراخوانی برای اقدام تحمیل شده توسط این مشکل را ارائه می دهد:توسعه یک عامل بی ترکیب کننده که بتواند به طور موثر اثرات طیف وسیعی از ایزوتوپ ها را کاهش دهد حیاتی است.

در دو پاراگراف بعدی، نویسندگان مطالعه اطلاعاتی در مورد چگونگی و چرایی گسترش ایزوتوپ‌های رادیواکتیو یک مشکل ارائه می‌دهند.FDA تنها سه ترکیب (که تنها یکی از آنها به عنوان درمان پیشگیرانه استفاده می شود) را برای درمان قرار گرفتن در معرض عناصر رادیواکتیو خاص تایید کرده است.”- و نقاط قوت و ضعف آنچه در حال حاضر در دسترس است را برجسته می کند. آنها سپس نقطه کانونی کار خود، chitosan@DOTAGA را در این زمینه ارائه می‌کنند و پتانسیل آن را به عنوان راه‌حلی برای مشکلی که قبلاً معرفی کردند، توضیح می‌دهند:پس از تجویز خوراکی به جوندگان به مدت چند روز، هیچ علامتی از سمیت حاد یا مزمن مشاهده نشد و DOTAGA وارد جریان خون نشد و در عرض 24 ساعت پس از مصرف به طور کامل از دستگاه گوارش خارج شد.

در نهایت، مقدمه با فهرست کردن هدف مطالعه به پایان می رسد – “پتانسیل این پلیمر برای استفاده در تزئین طیف گسترده ای از ایزوتوپ های رادیواکتیو را بررسی کنید“- و انگیزه ها و منطق پشت هدف مطالعه -“هیچ اقدام متقابل مناسبی برای مسمومیت با اورانیوم در دسترس نیست. […] هدف این رویکرد نوآورانه، کلات کردن مستقیم کاتیون‌های رادیواکتیو، به‌ویژه اورانیوم، در دستگاه گوارش قبل از جذب سیستمیک آن‌ها، حصول اطمینان از حذف سریع و کاهش سمیت مرتبط با آن‌ها است.

مقدمه خواننده را درگیر می کند

بخش مقدمه اغلب به نفع عنوان و چکیده نادیده گرفته می شود، اما دو کارکرد مهم را انجام می دهد. اول، تمام اطلاعاتی را که مخاطبان به آن نیاز دارند برای زمینه سازی داده هایی که هنوز در زمینه مشکلی که باید حل شود یا سؤال علمی که باید ارائه نشده است، ارائه دهد. دوم، و مهمتر از آن، اهمیت مطالعه، ابتکار، منطق و هدف آن را توجیه می کند. مقدمه بهترین و شاید تنها فرصت واقعی نویسنده است تا مخاطب را متقاعد کند که پژوهشش ارزش خواندن دارد.

به دنبال اطلاعات بیشتر در مورد نگارش علمی هستید؟ نگاهی بیاندازید به دانشمندان TS SciComm بخش. به دنبال کمک برای دست نوشته، شکل، پوستر یا هر چیز دیگری هستید؟ به دانشمندان خدمات علمی ممکن است کمک حرفه ای مورد نیاز خود را داشته باشید.

منابع

  1. جاد HNG و همکاران. حوزه های عملکردی پپتید متوقف کننده ریبوزوم تحت تأثیر باقیمانده های محافظت نشده اطراف قرار می گیرند.. جی بیول شیمی. 2024; 300 (3): 105780.
  2. دوراند آ و همکاران بهبود حفاظت رادیویی: یک پلیمر کیلیت مبتنی بر کیتوزان یک عامل محافظت کننده پرتوی همه کاره برای مداخلات پیشگیرانه و درمانی در برابر آلودگی رادیونوکلئیدی است.. PLoS One. 2024؛ 19 (4): e0292414.



Source link